کاوش موضوع اقتصاد بدون نفت
صفحه اصلی
اقتصاد بدون نفت
سیاست موازنه کاربرد و انواع گوناگونی دارد، این نوع سیاست بر اساس ایجاد توازن میان قدرتها یا جریانهای داخلی یا بینالمللی است که در عرصه یک کشور در حال رقابت بوده و کشور مورد رقابت در جهت تامین منافع و مصالح خود و در امان ماندن از پیامدهای این قبیل رقابتها ، اقدام به ایجاد توازن و عملکرد یکسان میان آنها مینماید. چنین سیاستی به دو نوع سیاست موازنه منفی و سیاست موازنه مثبت تقسیم میشود: در سیاست موازنه منفی، اگر کشوری در امضای قراردادی احساس ضرر کرده و آن را با یکی از بازیگران [مثل انگلیس] فسخ نموده برای توازن باید امتیاز مشابهی را هم که به رقیب [مثل شوروی] داده است، فسخ نماید.» اما در سیاست موازنه مثبت «اگر کشوری در امضای قرار دادی احساس منفعت کرد و آن را با یکی از بازیگران [مثل انگلیس] انعقاد کرد به صورت توازن باید امتیاز مشابهی را هم به کشور رقیب [مثل شوروی] بدهد».
سیاست موازنه منفی در ایران، اولین بار توسط دکتر محمد مصدق در جریان درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد. سیاست موازنه منفی نیز همانند سیاست عدم تعهد، هدفی جز طرد سلطه و تأمین حاکمیت ملی از طریق رابطه ای عدمی و ایجاد توازن سیاسی بین قدرت ها ندارد. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیاز به هر دولت دیگر، باعث شد در دورانی که رقابتهای نفتی میان شرکتهای خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، حاکمیت بر منابع ملی حفظ شود.... بیشتر در ویکی پدیا